ماهنامه آذر 1402 (شماره 93)
با نام و یاد خداوند بزرگ و مهربان سخن را آغاز میکنیم. در ابتدا، سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و ایام فاطمیه را به دوستداران اهلبیت علیهمالسلام تسلیت عرض مینماییم. ایشان الگوی اخلاق و عفاف، ایمان و تقوا، منبع الهام آزادی و حقخواهی و عدالتطلبی و مبارزه با ستم و تبعیض برای همه نسلهای تاریخ هستند؛ امید که رهرو خوبی برای ایشان باشیم. مناسبتهای دیگر آذرماه، روز بسیج مستضعفان، یادگار گرانسنگ امام خمینی (ره) است که ثمره این شجره طیبه در مقاطع مختلف بهویژه در دوران مشکلات بر همگان آشکار شد؛ همچنین، شهادت میرزا کوچکخان جنگلی و روز قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را نیز گرامی میداریم.
ماهنامه آذرماه با مطلب «دیدار رهبر معظم انقلاب با دستاندرکاران دومین کنگره ملی شهدای همدان» آغاز میشود. مقوله هویت ملی در دیدارهای مختلف ازسوی رهبر معظم انقلاب موردتوجه بوده است؛ بهنحویکه ایشان از ظرفیت دفاع مقدس برای تبیین جایگاه هویت ملی و نحوه تقویت آن استفاده نمودند. در همین راستا، رهبر معظم انقلاب در دیدار دستاندرکاران دومین کنگره ملی شهدای همدان نیز مقوله هویت ملی را در قالب مسئله دفاع مقدس مطرح نمودند. این بیانات دارای وجوهی است که نیازمند بررسی اساسی است. ایشان در این دیدار از یکسو به مقوله نسبت ملیت و اسلامیت پرداختند و ازسوی دیگر، به معرفی زن نمونه در منازعه هویتی ایران و نظام سلطه پرداختند و درنهایت، توجه ویژهای به جایگاه همدان در تمدن ایرانی نمودند. بر این اساس، در این مقاله تلاش شده است بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دستاندرکاران دومین کنگره ملی شهدای همدان از منظر هویت ملی مورد تجزیهوتحلیل قرار گیرد.
«نقش بسیج در هویتسازی»، عنوان مقاله بعدی این شماره است. رهبر معظم انقلاب، نیروی مقاومت بسیج را بهمانند لوکوموتیوی تصویر نمودهاند که باید با فعالیت و ابتکار و حضور خود، قطار عظیم بسیج ملت ایران را به پیش براند و الگو شدن برای همه جوانان بسیجی در کشور را وظیفه خود بداند. براساس این جایگاه، از منظر رهبران انقلاب، بسیج دارای کارکردهای گوناگون در حوزههای دفاعی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی، علمی، اقتصادی، اجتماعی و همه میدانهای موردنیاز انقلاب و نظام اسلامی در عرصههای ملی، منطقهای و جهانی است. یکی از کارکردها و نقشهای بسیج در حوزه هویتسازی است. در این مقاله، محقق درصدد بررسی و واکاوی «نقش بسیج در هویتسازی» است.
در مطلب «درآمدی بر قانونگذاری و هویت ملی؛ به بهانه روز مجلس» نیز آمده است که قوه قانونگذار در هر کشوری نقش ریلگذاری را در حوزه سیاستگذاری ایفا مینماید که میتواند علاوهبر تعیین جهتگیری کلی کشور در قالب برنامههای توسعه، در قالب نظام بودجهریزی و قانونگذاری در حوزههای مختلف، در حرکت کشور بهسوی اهداف تعیینشده نقش بسزایی داشته باشد. ازسوی دیگر، مجلس شورای اسلامی، نماد مردمسالاری دینی در کشور، تجلیگاه رأی و نظر مردم در اداره کشور است. با عنایت به این اهمیت و جایگاه، در این مقاله تلاش شده است ضمن مروری بر وظایف و اختیارات مجلس شورای اسلامی، نقش مجلس در تقویت هویت ملی ایرانیان مورد مداقه قرار گیرد. درنهایت نیز مروری اجمالی به مصوبات مجلس یازدهم از منظر هویت ملی انجام میشود.
باتوجه به نزدیکی به زمان برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، سلسله یادداشتهایی در این رابطه در شمارههای قبلی ماهنامه «نامه هویت» منتشر شده است. در ادامه و در مطلب «انتخابات و همبستگی جمعی؛ با تأکید بر اهمیت کنشورزی جوانان در انتخابات (5)» آمده است که جوانان و رأیاولیها هم ازنظر افزایش درصد مشارکت تأثیرگذارند و هم میزان حضور آنان در انتخابات یکی از شاخصهای مقبولیت نظام سیاسی در کشور است؛ لذا حکومتها برای حضور حداکثری جوانان در انتخابات تأکید وافر دارند. بهرغم توجه به سایر متغیرهای مؤثر بر حضور و مشارکت مردم در انتخابات، هدف این مقاله بررسی عوامل و بسترهای تأثیرگذار بر مشارکت انتخاباتی جوانان در انتخابات مجلس شورای اسلامی است و علل و عوامل مؤثر بر کنش رأی و رفتار انتخاباتی در جوانان را بهعنوان مسئله و پرسش خود قرار داده است.
مقاله بعدی به موضوع «تحولات آبی در مرزهای شرق و جنوب شرق کشور» اختصاص یافته است. آب شیرین از منابع تجدیدپذیری است که بیش از سایر منابع میتواند بهعنوان یکی از عوامل منازعه میان دولتها باشد؛ زیرا رودخانهها و آبهای زیرزمینی اغلب مرزهای ملی را درمینوردند و استفاده یک کشور از این منابع میتواند آب قابلدسترسی برای دیگران را کاهش دهد. کشورهای واقع در ساحل پاییندست که وابستگی زیادی به آب رودخانه دارند، نگران از اینکه آب ابزاری برای اجبار و زورگویی شود، آسیبپذیری زیادی در مقابل اقدامات همسایگان بالادست دارند. باوجود اقدامات بینالمللی درخصوص مدیریت منابع آب، وجود اشتراک در منابع آب سطحی و زیرزمینی میتواند موجب اختلافات ملی، منطقهای و حتی بینالمللی شود. با افزایش جمعیت و نیاز بیشتر به آب برای کشاورزی، صنعت و مصرف شهری، طبیعتاً درگیریها و برخوردهای میان کشورهای همجوار و ذینفع بر سر آبهای مشترک، شدت بیشتری خواهد گرفت که گاهی بر سر دستیابی به منابع و گاه بر سر آلودهسازی آن است. فارغ از تأثیرات و پیامدهای جهانی این موضوع، ضرورت دارد از منظر امنیت ملی و تحولات پیرامون آن به قضیه بنگریم. بدین منظور مقاله حاضر، ضمن اشاره به مشکلات منابع آبی در کشور، به تحولات آبی در منطقه شرق و جنوب شرق کشور میپردازد.
در مقاله «کریدور شمال - جنوب؛ موانع و کارشکنیها» نیز آمده است که طرح کریدور شمال - جنوب بهعنوان یک پل ارتباطی مهم بین کشورهای اروپایی، اسکاندیناوی و روسیه با مناطق خلیجفارس، اقیانوس هند و جنوب شرقی آسیا در نظر گرفته شد. این کریدور شامل شبکه بزرگراهها، مسیرهای دریایی و خطوط راهآهن به طول 7200 کیلومتر بود و بهعنوان کوتاهترین مسیر ارتباطی بین روسیه و هند برآورد میشد. گفته میشود که این کریدور قابلیت تبدیل کردن ایران به یک مرکز ترانزیتی منطقهای را دارد؛ اما از آن زمان تاکنون، این مسیر تجاری در برابر کوران حوادث سیاسی دچار چالش شده و نتوانسته است بهطورکامل به هدف اولیه خود دست یابد. این مسیر تجاری که قرار بود توسعهی کشورهایی مانند ایران و افغانستان را درپی داشته باشد، در عمل با مشکلاتی مواجه شد که تا امروز مانع تحقق آن بوده است. در این مقاله، ابتدا به فرازوفرودهای این طرح در طول حدود بیست سال از زمان طرح ابتدایی آن تاکنون پرداخته میشود و سپس به موانع اصلی عدم تحقق طرح اولیه پرداخته شده و در ادامه، به طرح جایگزین امریکا (کریدور هند- خاورمیانه – اروپا) که در شهریورماه امسال در اجلاس گروه 20 معرفی شد پرداخته میشود که عملاً ایران را از این طرح کنار گذاشت و رژیم صهیونیستی را در کانون این مسیر قرار داد.
مقاله بعدی ماهنامه آذرماه به موضوع «وابستگی قاضی محمد و پیشهوری به شوروی براساس اسناد روس و امریکا» پرداخته است. فرقه دموکرات آذربایجان در 12 شهریور 1324 با حمایت ارتش سرخ اتحاد شوروی که در آن تاریخ بخشهایی از شمال ایران را به اشغال خود درآورده بود اعلام موجودیت کرد. پیش از آن، قاضی محمد در شهرستان مهاباد اعلام جمهوری کرده بود. درواقع، این دو فرقه وابسته به بهانههای واهی اعلام جمهوری کرده بودند و ازسوی دیگر، بهعنوان مهمترین خیانت، با قوای خارجی اشغالگر در حین جنگ، همکاری و همدستی داشتند. اتحاد شوروی برای تجزیه بخشهایی از ایران به نیروهایی در داخل نیاز داشت تا بهواسطه آن وانمود کند اجتماعات این استانها به اراده و خواست خود، به دنبال پیوستن به شوروی بودند تا به این وسیله وجه اشغالگری خود را در جامعه جهانی توجیه کنند؛ اما دیری نگذشت که موجودیت دو جمهوری جعلی آذربایجان و کردستان از چند جهت به چالش کشیده شد. مقاله حاضر به این موارد و علل شکست این تحرکات تجزیهطلبانه در کشور میپردازد.
«استانداردهای چندگانه حقوق بشری در جنگ غزه و رژیم صهیونیستی (به بهانه روز جهانی حقوق بشر)»، عنوان مقاله بعدی این شماره است. در روزهای اخیر، متأسفانه کشتار دستهجمعی مردم غزه و آنچه مصداق بارز نسلکشی، پاکسازی نژادی، جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی، تجاوز یا ... تلقی میشود بهصورت گسترده درحال وقوع است و جنایتکاران هر مکانی را هدف قرار داده و بر آمار قربانیان خود افزودهاند؛ این جنایات درحالی به وقوع میپیوندد که دولتهای حامی تلآویو بهویژه امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و برخی دولتهای اروپایی، نهتنها کوچکترین قدمی برای آتشبس برنمیدارند، بلکه انواع سلاحها و تجهیزات را در اختیار متجاوزان قرار میدهند تا نسلکشی خود را ادامه دهند. جنگ غزه درحقیقت بسیاری از حقوقدانان و انسانهای امیدوار به نظام حقوقی را مأیوس کرد؛ چراکه عملاً ثابت شد چنین مفهومی انتزاعی است و وجود خارجی ندارد و چهرهی نظام بینالملل را نمیتوان فارغ از زور عریان و تنها با توسل به اقدامات حقوق بشردوستانه توصیف کرد. این مقاله، به بررسی جنایتهای رژیم صهیونیستی برمبنای گزارشهای بینالمللی حقوق بشری چون عفو بینالملل میپردازد و سپس به میزان کارایی سازوکارهای بینالمللی در این مخاصمه پرداخته و علت این ناکارآمدی و درعینحال، حمایت مدنی از غزه نیز موردتوجه قرار میگیرد.
آخرین مطلب ماهنامه آذرماه نیز به موضوع «میرزا کوچکخان و نهضت جنگل» اختصاص یافته است. حركت ميرزا كوچك و قيام جنگل، در دورهاي از تاريخ ايران به وقوع پيوست كه دخالت خارجي، هرجومرج، پريشاني و فقر در اكثر نقاط ايران، عرصه سياست را در خود فرو برده بود. وي حركتي را آغاز كرد كه ايرانيت و اسلاميت را در خود متبلور ميساخت. در برنامه نهضت جنگل آمده بود كه ما قبل از هر چيز، طرفدار استقلال مملكت بدون اندك مداخله هيچ دولت خارجي و نيز طرفدار يگانگي عموم مسلمانانيم. در جنبش جنگل، استقلال و آزادي بهصورت دفاع در برابر استعمار و طبقات حاكم مطرح شد. وي با رد هر نوع دخالت خارجي در امور داخلي ايران، از استقلال و تماميت ارضي ايران، آنچنانکه خواست مردم بود، دفاع كرد. هويت ملي، تاريخي و استقلال كشور بهصورت وسيع در قيام جنگل مطرح شد و همين عامل مهم اجتماعي، سياسي و تاريخي موجب استقرار وحدت گرديد؛ كاوش در اصول بيانشده و مواضع اتخاذشده قيام جنگل، مخاطبان تاريخ معاصر ايران را با ريشههاي هويت تاريخي اين كشور آشنا ميسازد. ميرزا كوچكخان با زيركي عملي، همه آموزههاي هويت ملي و كليت تاريخي ايران را كه عبارت بود از استقلال، تماميت ارضي، بیگانهستیزی، اسلامگرایی و آزادي به منصه ظهور رساند و ازاینرو، ميتوان وي را بنيانگذار جنبش وحدتطلبي و ايرانگرایي در قرن بيستم دانست.